قدیما تا یک خواننده یی یک ترانه یی میخوند خیلی زود میفهمیدم نیت شاعر چی بوده

انگیزه حرفاش چیه؟
مثلا وقتی طرف میگفت جاتم اصلا خالی نیست
یا من دیگه دوستت ندارم
یا هرچیزی که اعلام نفرت بود

همیشه از نظر من دروغ بود
همیشه فکر میکردم هرگز هیچکسی ومی نداره اعلام کنه این طور حرفا رو

و اگر کسی چیزی رو نمیخواد خصوصا وقتی ازش سوال نکردن که میخوای یا نه
نباید بیاد بگه من نمیخوام یا من دیگه نمیخوام

باید راهشو بکشه و بره
چون اگر قرار به اعلام کردن چیزهایی که نمیخوایمِ.اصلا چرا فقط از یه ادم اسم ببریم.مثلا بگیم در کنارش فلان غذاها فلان شهرها فلان لباسها فلان ماشین و
دوست ندارم.یا ازش متنفرم یا نمیخوام
اصلا به درک
به بقیه چه مربوطه

پس اونی که میاد میگه دیگه کسی رو دوست نداره یا نمیخواد
یا جاتم اصلا خالی نیست
برداشتش اینه که همونقدر که طرف مقابل برام مهم بوده و دربند عشق اون اذیتها شده خودشم برای طرف مقابل مهمِ
بر این باور که اگر اعلام کنه چتر عشق و عاشقیشو از سر طرف مقابل بسته
طرف یکاری میکنه مثلا میاد میگه نه تو رو خدا
یا مثلا اونم اذیت میشه
چون ذهنیت عشق خودش رو در ذهن معشوقش یک پوئن میدیده
و میخواد به طرف بگه تو دیگه این پوئن رو نداری

اما بنظرم گفتن از دوست دارم و عاشقتم میتونه همونقدر حرف مفت باشه و چک بی محل باشه 
که ابراز نفرت و انزجار هم اینطوریه و باید در عمل ثابت بشه


و نمیشه به زبون بگی از کسی بدت میاد و طرف بگه:" برام مهم نیس"
و تو هی بایستی بگی با توام .شنیدی؟
آی؟هوی؟

میگم ازت بدم میاد
و طرف محلتون نده
و شما باز بگید مگه نشنیدی چی گفتم؟گفتم ازت متنفرم
حالم ازت بهم میخوره
کثافت اشغال
مگه من با تو حرف نمیزنم

اصلا تو از نظر من یه ادم بی ارزشی
اوی مگه من با تو نیستم
احمق.بیشعور .الاغ تورو دارم میگم ها

اما حالا خودم احتیاج دارم یکی بیاد به من بگه چرا
و چرا و چرا


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها